adjacence or cency

əd͡ʒɑəns ɔɹ sənsi


فارسی

1 عمومی:: جوار، نزدیكی‌، مجاورت‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code